• انعطاف پذیری بالا در دسترسی به بخشهای ناجور ساختمان
• حداقل زمان بندی و زمان آماده سازی
• عدم ایجاد وقفه برای برنامههای معمول عملیات ساختمانی
خدمات صنایع فلزی آریا سازنده حفاظ آهنی ساختمان در تهران : تولید و نصب انواع نرده حفاظ ساختمان ساخت و نصب درب حفاظ اکاردئونی ، ساخت و نصب حفاظ پنجره ساده و فرفورژه ، ساخت و نصب نرده بالکن و تراس و حفاظ های دیواری، ساخت و نصب سایبان پارکینگ اتومبیل،جوشکاری سیار در تهران و کرج برای درب و پنجره و پایه های سایبان های آهنی ، آهنگری سیار در تهران
ساخت و نصب انواع درب آکاردئونی 3 گل و 5 گل
طراحی و تولید حفاظ پنجره در مدل های نردهای ،فرفورژه و شاخ گوزنی
پشتیبانی سایت های حفاظ ساختمان
تولید کننده انواع حفاظ روی دیوار
تلفن تماس برای سفارش ساخت نرده حفاظ آهنی در تهران و کرج
09126215957
در مطالعه قراردادهای تجاری بین المللی به عـلائم اخـتصاری«تحویل روی عرشه» 1 «هزینه و کرایه حـمل» 2 «هـزینه و کـرایه حمل و بیمه» 3 بـرخورد مـیکنیم.این علائم اختصاری کـه تـعداد آنها در آخرین تجدید نظر اتاق تجارت بین المللی به سیزده علامت میرسد«اصطلاحات تـجاری 4 »، نـامیده میشود و قواعدی که برای تفسیر آن از طـرف اتـاق تجارت بـین المـللی عـرضه شده است«اینکوترمز 5 »نـیز نام گرفته است.
ما نخست تدوین و تحول، سپس ماهیت حقوقی و در وهله سوم منفعت علمی آن را مـورد مـطالعه قرار میدهیم.
(1)-Free on board.
(2)-Cost and Freight.
(3)-Cost insurance and Freight.
(4)-trade terms.
(5)-Incoterms.
کارهای مـقدماتی تـدوین ایـنکوترمزدر سـال 1920 در اولیـن کنگره اتاق تـجارت بـین المللی تهیه شد.در این کنگره کمیتهای تخصصی تشکیل شد که بزودی متخصصین کشورهای مختلف را گرد هـم آورد.تـحت ایـن شرایط کارهای بسیار ارزشمندی با استفاده از روش حـقوقی تـطبیقی صـورت پذیـرفت.مـع هـذا اولین انتشار اصطلاحات تجاری تا سل 1929 به تعویق افتاد، این انتشار فقط حاوی شش اصطلاح همراه با تفسیر آن بود.کاری ناقص ولی آغاز بسیار مفید و ارزشمندی بود 1 .
بـعدها با مطالعه بیشتر، در سال 1936 اولین انتشار رسمی اینکوترمز در(نه) اصطلاح انجام شد.این اصطلاحات که معرف رایجترین روشهای حمل کالا در زمان خود بود، عبارت بودند از 2 :
)Exwork(Exw.For Fot.FAS.FOB.C and F,CIF.Freight or carriage paid to,Ex ship Ex Quay)3(
اینکوترمز برای هر یک از ایـن اصـطلاحات در دو قسمت متقابل تحت عنوان الف و ب تعهدات بایع و سپس تعهدات مشتری را جداگانه برشمرده است.بایع و مشتری با استفاده از آن حدود وظائف و مسئولیتهای خود را مشخص میکنند و با رجوع به آن از حدود وظائف و مسئولیتهای خـود آگـاه میشوند.به این ترتیب، به جای اینکه در قرارداد بیع وظائف و تعهدات متقابل طرفین در خصوص حمل کالا تشریح شود با استناد، به عنوان مـثال، بـه روش حمل CFR بایع میداند که وظـیفه اوسـت، که به هزینه خود، قرارداد حمل کالا به بندر مقصد تعیین شده با شرایط متداول در مسیر معمول و با نوعی کشتی دریائی که معمولا بـرای حـمل کالای موضوع قرارداد بـه کـار میرود، منعقد نماید بنابراین دو خصیصه عمده برای اصطلاحات تجاری میشود برشمرد.
(1)-تذکر این مطلب ضروری است که تنظیم قواعد و تفسیر اصطلاحات تجاری قبلا وجود داشته و انتشار American Foreign trade definition موجب ترغیب تدوین کـنندگان قـواعد اتاق تجارت بین المللی برای تفسیر اصطلاحات تجاری بوده است.
(2)-Loussouarn Bredin.Droit du commerce international Sirey 9691 p.576.
(3)-برای توضیح علائم اختصاری از نظر اشتغاق لغوی به متن مقاله ص 10 و 17 و به:
Stevens and Borrie,Mercantile Law 6e edition Butterworths 3791 p. 412;Charlesworth principles of Mercantile Law,5e edition,London 2491 p.741.
1-در وهله اول این روش شناخته شده و عمومی است و با استناد بـه آن از چـانه زدن طـرفین قرارداد در آینده جلوگیری به عمل میآید و در تسریع مبادلات تجاری بین المللی که نیاز ضروری به آن است، تـأثیر فوقالعادهای دارد.انعقاد قرارداد با تلفن تلکس و فاکس یا هر نوع وسـیله دیـگر اگـر قرار بر انشاء جزئیات تعهدات طرفین باشد، کاری بس مشکل و متضمن اتلاف وقت بسیار است.
2-نقش دومـی کـه«اصطلاحات تجاری»ایفاء میکند شناخت و هماهنگ کردن روشهای حمل بین المللی است کـه خـود یـکی از اهداف بالای دستاندرکاران حقوق تجارت بین المللی از آغاز قرن بیستم است.در مقدمه رسمی اینکوترمز تـدوین مجموعه هدف به صراحت بیان شده است.به موجب این مقدمه هدف ایـنکوترمز تدوین مجموعه مقررات بـین المـللی برای تفسیر رایجترین اصطلاحاتی که در تجارت خارجی بکار گرفته میشود است، این قواعد برای دستاندرکاران تجاری تهیه شده است که مطمئن بودن قواعد بین المللی متحدالشکل را بر تردید ناشی از اختلافات تـفاسیر اصطلاحات تجاری در کشورهای مختلف ترجیح میدهند» 1 .
گفتیم که اولین انتشار رسمی اینکوترمز در سال 1936 بوده است ولی در سال های 1967، 1976، 1980، 1990 نیز اصطلاحاتی در اینکوترمز به عمل آمده است که فقط مطالعه اینکوترمز سال 1990 را که اکـنون قـدرت اجرائی دارد مفید میدانیم.
اصولا قواعدی که توسط نهادهای تجارتی بین المللی تنظیم میشود اختیاری است.اتاق تجارت بین المللی نیز که از کمیتههای ملی کشورهای مختلف به وجود آمـده اسـت و طبق اساسنامه خود هیچ دولتی را به عنوان عضو نمیپذیرد، از این اصل استثناء نشده است.در اغلب مقرراتی که توسط اتاق تجارت بین المللی تنظیم شده است، الزامی شدن آن به صـورت شـرط در مقدمه ذکر گردیده است.
خصیصه اختیاری بودن اینکوترمز سال 1953 در متنآن به شرح زیر آمده است.
متعاقدینی که بخواهند قراردادشان تابع این مقررات بین المللی باشد باید این منظور را بـصراحت در قـرارداد خـود شرط کنند-همین فرمول در ایـنکوترمز سـال 1990(شـماره 22 مقدمه)تکرار شده است.بنابراین ارزش اینکوترمز به این لحاظ در حد توصیه اتاق تجارت بین المللی به تجار برای استفاده از آنـ تـنزل پیـدا میکند 2 .
(1)-Bruno Oppetit,Droit du commerce international themis 7791 p.331.
(2)-اینکوترمز 1990.انتشارات اتاق تجارت بین المللی شـماره 460.
اخـتیاری بودن قواعد اینکوترمز مطابق با طبیعت آن است:اجرای اصطلاحات تجاری بین المللی لزوما باید در مناطق مختلف ممکن بـاشد.ایـن امـکان وجود نخواهد داشت مگر اینکه قواعد مذکور بتواند تا حـدودی با عرف خاص محل تجارت هماهنگی و انطباق داشته باشد.اگر انتظار این قابلیت انطباق را از قواعدی داشته باشیم، طـبیعی اسـت کـه این قواعد نمیتواند جنبه اجباری داشته باشد.بلکه متعاقدین باید حـق تـغیر بعضی از مواد آنرا داشته باشند.قواعد اینکوترمز به همین صورت تنظیم شده است و به طرفین اجـازه داده شـده اسـت تا بعضی از شرایط آنرا بر اوضاع و احوال خاص معامله خود انطباق دهـند.در ایـن صـورت آن ماده یا مواد از قرارداد که با قواعد اینکوترمز معارض باشد به مورد اجراء گـذاشته مـیشود و بـر قواعد اینکوترمز در آن مورد حکومت دارد.
اختیاری بودن استناد به اینکوترمز مانع شکوفائی و موفقیت آن نـبوده اسـت. چنانکه گفته شد امروزه کمتر قراردادی بین المللی که اقتضای انجام آن حمل کـالا از کـشور بـه کشور دیگر باشد، دیده میشود که به قواعد اینکوترمز استناد نکرده باشد. علاوه بـر قـراردادهای خصوصی اغلب شرایط عمومی و خصوصی بیع 1 و قراردادهای نمونه 2 که قبلا خود منبع اصـلی عـرف و عـادت بوده است به اینکوترمز استناد میکند و این چنین شهرت بین المللی اینکوترمز نوعی اثر مـعکوس بـر عرف را به وجود آورده است که از آن به عنوان عرف تجاری بین المللی در بـیع نـام بـردهاند.این موفقیت اینکوترمز ناشی از انطباق آن بر عملکرد تجاری بین المللی است ولی ادامه این موفقیت نـیاز بـه تـجدید نظر مداوم و انطباق آن با عرفهای جدید تجاری بین المللی دارد که اتاق تـجارت بـین المللی به آن آگاهی دارد و همانطوریکه گفته شد چندین مرتبه در آن تجدید نظر نموده است.
اینکوترمز سـه مـعضل عمده حمل کالا را در تجارت بین المللی حل نموده است.این سه مـعضل عـبارتند از:1)تحویل کالا 2)انتقال ضمان معاوضی 3)تقسیم هـزینه (1)-شـرایط عـمومی بیع، شرایطی است که توسط سازمانهای بـین المـللی و منطقهای در مورد داد و ستد کالا تنظیم و عرضه میشود و نباید آن را با شرایط خصوصی بیع کـه از طـرف بایع به مشتری تحمیل مـیشود اشـتباه کرد.
(2)-قـراردادهای نـمونه تـوسط انجمنهای صنفی خاص برای داد و ستد کـالای خـاص تنظیم و انتشار مییابد به عنوان مثال اتاق تجارت ذرت لندن قراردادهای نمونهای در خـصوص مـعامله با ذرت تنظیم میکند.
و انجام تشریفات و تـهیه مدارک مربوط به عـبور از مـرز.
1-در اینکوترمز سال 1953 در شمارش تعهدات بـایع بـر«تحویل»کالا بیش از سایر تعهدات تکیه شده بود.ولی در اینکوترمز سال 1990 اولین تعهد بـایع تـهیه کالا است.این تقدم و تـأخر در انـشاء مـربوط به تحولات اقـتصاد بـین المللی است. در روزگار مـا مـعاملاتی انجام میشود که موضوع آن در لحظه انتقاد قرارداد وجود ندارد و بایع متعهد به تهیه آن در فـاصله زمـانی معین میگردد.گاهی کالا مصرف مـخصوص و انـحصاری دارد که در بـازار آزاد پیـدا نـمیشود و قابل استفاده برای عـموم نیست و باید به سفارش مشتری و برای جوابگوئی به اهداف خاص او ساخته شود.گاهی ساخت کـالا نـیاز به سرمایهگذاری کلانی دارد که بایع بـه تـنهائی قـادر بـه تـهیه آن نیست و به کـمک سـرمایه خریدار ساخته میشود.در این گونه موارد تهیه کالا مستلزم سرمایه- گذاری و تحویل آن مرحلهای جداگانه از انعقاد قـرارداد اسـت.ایـنکوترمز سال 1990 با پیشرفت زمان انطباق داده شده اسـت و بـه جـای تـحویل کـالا تـهیه آنرا در رأس تعهدات فروشنده قرار داده است.به موجب این تعهد فروشنده موظف است کالا و سیاهه بازرگانی، یا پیام الکترونیکی معادل آن را مطابق قرارداد بیع تهیه کند و سپس کالا را در تـاریخ مقرر با ظرف مهلت تصریح شده در محل معین تحویل دهند.
2-در بیع بین المللی مسأله انتقال«ضمان معاوضی»حائز اهمیت فوق العاده است.زیرا خطراتی که مبیع را قبل و بعد از قبض تـهدید مـیکند به مراتب بیش از بیع داخلی است و مدت زمانی که کالا در معرض خطر است نیز طولانیتر از بیع داخلی است 1 .
مشکل به این صورت ظاهر میشود که بعد از انعقاد بیع کـالائی کـه موضوع قرارداد است تلف میشود و یا خسارت میبینند و یا فاسد میشود و این سئوال را مطرح میسازد که آیا نتایج آنرا بایع باید تحمل کـند یـا مشتری؟طبیعی است برحس اینکه ضمان بـر عـهده کدامیک از آن دو باشد، تعهد پرداخت قیمت از عهده مشتری ساقط یا بر عهده او استقرار مییابد.
خطراتی که کالا را تهدید مینماید متنوع و علاوه بر وقایع مادی مـثل سـقوط کالا به هنگام بـارگیری و بـاراندازی، خارج شدن قطار از ریل آهن و برخورد کشتی (1)-برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به:دکتر سید حسن امامی، حقوق مدنی جلد اول، انتشارات اسلامیه چاپ سوم، ص 418.دکتر ناصر کاتوزیان-حقوق مدنی، مـعاملات مـعوض، انتشارات بهنشر چاپ سوم ص 152-ص 102.
بر صخره و یا سقوط هواپیما و تصادف تریلی، شامل وقایع سیاسی مثل ضبط اموال توسط دولتها و یا ممنوعیتهای مربوط به صدور و ورود بعضی کالاها نیز میشود. سیاست مـحاصره اقـتصادی بعضی از کـشورها توسط بعضی دیگر که از پدیدههای زمان ما است اثر مستقیم بر تعهد تحویل کالا دارد.بنابراین تعیین کـسیکه باید خطرات ناشی از وقایع را تحمل نماید حائز اهمیت خاص است.
در حـقوق روم تـحت تـأثیر ضربالمثل res perit domino رابطهای مستقیم بین انتقال ضمان و انتقال مالکیت به وجود آمده است که انعکاس آن در حقوق کشورهائیکه تـحت تـأثیر حقوق روم بودهاند دیده میشود.
در حقوق فرانسه اگر چه صریحا انتقال ضمان با تـحقق تـوافق طـرفین پذیرفته شده است ولی استثنائی که بر اصل وارد آمده است اثر ضربالمثل حقوق روم را به خوبی نـشان میدهد.در توضیح مطلب باید از یکطرف یادآور ماده 1138 قانون مدفی فرانسه، و از طرف دیگر مـاده 1585 آن قانون شد.
به مـوجب مـاده 1138 تعهد تحویل شیئی به صرف رضایت طرفین عقد کامل میشود.اصلی که در بند اول این ماده استقرار یافته است در بند دوم آن توضیح داده شده است:از لحظهای که شیئی مذکور میبایست تحویل مـیشد طلبکار مالک شیئی میشود و خطرات به او انتقال مییابد ولو اینکه قبض شیئی صورت نگرفته باشد. این ماده کلیت دارد و نظر به اینکه در قسمت تعهدات و قراردادهای قانون مدنی جای گرفته است، بر این نـوع تـحویل شیئی به موجب هر عقدی به مورد اجراء گذاشته میشود.
بدنبال این کلیت، ماده 1624 در مورد تلف مبیع قبل از قبض ارجاع به همان ماده 1138 داده است.بنابراین علیالاصول در حقوق فرانسه در صورت مـفقود، مـعدوم یا فاسد شدن کالا قبل از تحویل، مشتری تحمل خسارت را مینماید 1 .
ولی ماده 1585 قانون مدنی مذکور استثنات مهمی بر اصل وارد آورده است. به موجب این ماده در موردیکه مبیع با وزن یـا شـمارش یا اندازه فروخته میشود، تا لحظهایکه وزن، شمارش یا اندازه انجام نگرفته است، ضمان تلف مبیع بر عهده بایع است.اهمیت استثناء به این علت است که اغلب کالاهای مـورد مـعامله بـا این روشها (1)-Fredric Eiseman,usages de la vente commerciale internationale Edition Jupiter 2791 Paris,p.21;ph Kahn.La vente commerciale interna tionale Sirey-1691-p.522.
تعیین و تفکیک مـیشوند و در عـمل دامـنه شمول استثناء به اندازهای است که اصل را تحتالشعاع خویش قرار داده است.در حقوق انگلیس هم از همین قواعد پیروی شده است.مـواد 16 تـا 20 قـانون بیع کالای این کشور، حاکی از انتقال مالکیت هـمزمان بـا انعقاد قرارداد است اگر چه لحظه پرداخت ثمن و یا تحویل کالا مؤخر بر آن باشد 1 .
«در حقوق اسلام نیز قـاعده ایـن اسـت که تلف مال باید از کیسه مالک باشد و همان کسی کـه سود مالی را میبرد غرامت آنرا باید تحمل کند(من له الغنم فعلیه العزم). با وجود این در مورد تلف مـبیع پیـش از قـبض نظر مشهور و قاطع فقیهان امامیه ضمان را بر عهده بایع مینهد و ایـن سـئوال را مطرح میسازد که قاعده«تلف مبیع پیش از قبض، حکم استثنائی است یا مقتضای معاوضه است» 2 .
در حـقوق کـنونی ایـران عقد بیع تملیکی است(ماده 362 قانون مدنی بند اول)- یعنی در اثر توافق طـرفین و بـه مـحض انعقاد عقد مبیع به مشتری منتقل میشود، با وجود این به موجب ماده 387 قـانون مـدنی انـتقال ضمان با تسلیم مبیع تحقق پیدا میکند.
برعکس در حقوق آلمان و حقوق سویس قضیه بـه گـونه دیگری مطرح شده است.
در حقوق آلمان به استناد ماده 446 BGB با تحویل شیئی فـروخته شـده ضـمان معاوضی انتقال مییابد و تنها با رضایت طرفین عقد کامل نمیشود.در حقوق سویس نیز قـاعده ایـن است که تحویل شیئی برای انتقال مالکیت ضروری است 3 .
از مطالعه حقوق تطبیقی چـنین اسـتنباط مـیشود که در مورد انتقال ضمان در حقوقهای ملی دو نظریه متفاوت وجود دارد.به موجب نظریه اول انتقال ضمان هـمزمان بـا تسلیم مبیع انجام میپذیرد و به موجب نظریه دوم انتقال ضمان با توافق طـرفین هـمزمان اسـت.
در تجارت بین المللی پیوند انتقال ضمان با انتقال مالکیت یا با تحقق اراده طرفین و انعقاد عـقد، مـد نـظر قرار نمیگیرد.در این نوع تجارت، انتقال ضمان را باید در چارچوبه منافع بدهکار و طـلبکار و بـدهکاران و طلبکاران آنها و سایر (1)-J.A.Farnon Mercantile Law Notebook Butterworths London 0791-p.3;Robert Lowe Commercial law 6th edition,sweet and Maxwell-3891-p.921.
اوضاع و احوالی که بر موضوع احاطه پیدا کردهاند مورد مطالعه قرار دارد و در هر نـوع روش حـمل مسئله انتقال ضمان را بگونهای خاص معین نمود 1 .گذشته از این قواعد اینکوترمز ادعـای قـابلیت اجراء بر حمل و نقل بین المللی دارد و مـیبایست بـه طـریقی تنظیم گردد تا از تعارض سیستمهای مختلف حـقوقی اجـتناب نماید.به این منظور و بدون توجه به نظریه حاکم بر حقوق داخلی ایـن بـا آن کشور اینکوترمز اقدام به تـعیین لحـظه انتقال ضـمان در هـر روش حـمل خاص نموده است که بطور مـتحدالشکل در سـطح جهان به مورد اجراء درآید و به این طریق معضل اساسی در حمل کـالا را بـرطرف نموده است. به عنوان مثال طـرفین قرارداد با استناد بـه روش حـمل کالا فوب)F.O.B(بطور ضمنی سـیستمهای انـتقال ضمان کشورهای خود را کنار گذاشته و سیستم انتقال ضمان بر روش حمل کالا فوب)F.O.B(را پذیـرفتهاند.در ایـن نوع روش حمل، لحظه انتقال ضـمان لحـظه عـبور کالا از نرده کـشتی در بـندر بار گیری تعیین شـده اسـت.تا قبل از عبور کالا از این نرده کلیه خطراتی که متوجه کالا است بر عـهده بـایع و پس از عبور از نرده کشتی بر عهده مـشتری اسـت.
به هـمین تـرتیب در هـر نوع روش حمل که ایـنکوترمز به تجار عرضه نموده است، لحظه انتقال ضمان به صراحت مشخص و حدود مسئولیتهای بایع و مـشتری بـا دقت تعیین شده است.
3-مسأله دیـگری کـه ایـنکوترمز تـکلیف آنـرا به خوبی روشـن نـموده است، مسأله تحمیل هزینهها است.
بطور کلی بین تقسیم هزینهها و انتقال ضمان رابطه مستقیم وجود دارد.خـطراتی کـه کـالا را تهدید میکند بر عهده هر یک از مـتعاملین کـه بـاشد، اوسـت کـه بـاید مالاندیشی های لازم برای حفظ و جابجائی و جلوگیری از وقوع خسارت بکند و هزینههای لازم را برای انجام این امور پرداخت نماید.بنابراین بایع تمام هزینههائی که تا لحظه تحقیق تحویل(که هـمان لحظه انتقال ضمان نیز هست)ضرورت مییابد را پرداخت مینماید.ولی این کلیت مانع این نیست که بایع طبق شروط قرارداد موظف به تحمل هزینههائی بعد از انتقال ضمان باشد-این نوع هـزینهها بـیشتر مربوط به هزینه ارسال کالا است که ممکن است پرداخت هزینههای ارسال(هزینه ارسال غیر از کرایه حمل است)زمینی، هوائی یا دریائی باشد.به غیر از این موارد استثنائی بـایع هـمیشه فقط هزینههائی را تحمل خواهد کرد که اقتضای ضرورت عملیات تحویل کالا است 2 .
(1)-Ph kahn op.cit.,p.76.
(2)-در حقوق داخلی کشورهای مختلف مسأله انتقال ضمان جزو قواعد آمره نـیست و تـوافق خلاف آنچه در قانون پیشبینی شـده اسـت با نظم عمومی تضادی ندارد.
با وجود این اینکوترمز لازم دانسته است تا تکلیف پرداخت هزینههای ناشی از تقصیر هر یک از طرفین را روشن نماید.در همان مـثال روش حـمل فوب F.O.B تصریح به ایـن شـده است که اگر مشتری در ورود به موقع کشتی و یا عدم توانائی کشتی برای تحویل گرفتن محموله و یا عدم رعایت زمان معهود برای بار گیری محموله قصوری ورزد، موظف به پرداخت هر نـوع هـزینه اضافی خواهد بود اگر چه کالا هنوز از نرده کشتی عبور نکرده است و علی الاصول هزینهها بر عهده بایع است.به عنوان مثال اگر کشتی زودتر از زمان معهود وارد بندر شود و کـالا آمـامده بارگیری نـباشد و صاحب کشتی تقاضای حق معطلی نماید، در این صورت چون مشتری کشتی را قبل از وقت مقرر به بندر فـرستاده است، خود باید تحمل هزینههای معطلی کشتی را پرداخت نماید.برعکس مـمکن اسـت کـشتی به موقع وارد بندر شده، ولی به علت سازماندهی بد بایع کالا در موعد مقرر آماده بار گیری نـباشد و در نـتیجه موجب معطلی کشتی گردد در این صورت بایع هنوز معطلی کشتی که نتیجه قـصور خـویش اسـت را خواهد پرداخت 1 .
روش سنتی حمل و نقل بین المللی ایـن است که هر کالائی را به طریق هوائی- زمینی و دریائی به کشور دیگر انـتقال میدهند.تنظیم قواعد ایـنکوترمز سـال 1953 بر این مبنا استوار بوده است 2 .در اینکوترمز سال 1990 روشی اتخاذ شده است که فقط تفکیک بین حمل دریائی با انواع مختلف حمل دیگر مد نظر قرار نگرفته است 3 .
در اینکوترمز سال 1990 هـفت نوع روش حمل مشترک بین طرق مختلف حمل از جمله حمل مرکب است.
هفت نوع حمل مذکور عبارتند از:
(1)-حقوق و عملکرد تجارت بین المللی کلیوام-اشمیتف چاپ 1990 ترجمه دکتر حسین خزاعی جلد اول ص 7 و بعد زیـر چـاپ.
(2)-B.Oppetit op.cit p.331.
(3)-انتشارات اتاق تجارت بین المللی شماره 460.و ترجمه فارسی کمیته ایرانی اتاق تجارت بین الملل.
(4)-مقصود از حمل مرکب، حمل کاکلا به طریقی است که قسمتی از مسیر آبی قسمت دیگر خشکی و قـسمتی از طـریق هوائی انجام میشود.برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به مقررات، UNGTAD/ICC برای اسناد حمل مرکب کالا، انتشارات کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی.
1-EXW خلاصه کلمه Ex-work به معنی تحویل در محل کـار
2-FCA« «Free Carrier« « تـحویل به حمل کننده
3-CPT» Carriage paid To« «کرایه حمل پرداخت شده تا 4-CiP«Carriage and lnsuvarce paid To « کرایه حمل و بیمه پرداخت شده 5-DAF« « Delivered at Frontier « «تحویل در مرز
6-DDu« «Delivered Duty Unpaid« « تحویل عوارض پرداخت شده
7-DDP« « Delivered Duty paid« « تحویل عوارض پرداخت نشده
الف-تحویل به حمل کننده این هـفت نـوع روش حـمل را به دو دسته تقسیم و مورد مـطالعه قـرار مـیدهیم 1 .
در سه مورد«تحویل به حمل کننده»به معنی عام آن مورد استفاده قرار میگیرند. این سه مورد عبارتند از:Cip.CPT FCA اینک وجوه اشتراک و مـوارد افـتراق آنـرا تشریح میکنیم.
در قرارداد بیعی که اسـتاد بـه«تحویل به حمل کننده»دارد بایع و مشتری نقطه معینی را به هنگام انعقاد قرارداد تعیین مینمایند که کالا در آن محل تحویل شـود. در مـواردیکه نـقطه معنی مشخصی نشده باشد بایع حق انتخاب نقطه مناسب در مـحدودهای که بتوان کالا را در اختیار حمل کننده قرار دهد، دارد.
در این نوع قراردادها، حمل کننده به کسی میگویند که در قـرارداد حـمل اجـراء یا مقدمات انجام حمل از طریق راهآهن، جادهای، دریائی، آبراه داخلی، دریـائی یـا ترکیبی از این انواع را تعهد کند 2 .ممکن است مشتری به بایع دستور دهد که کالا را به عـنوان مـثال بـه یک عامل حمل که خود حمل کننده نیست، تحویل دهد در این صـورت فـرض بـر آن است که وظیفه بایع در مورد تحویل کالا وقتی به پایان میرسد که کالا تـحت نـظارت آن عـامل قرار گیرد.
اخیرا در کشورهای مختلف دنیا استفادهاز ترمینالها برای حمل و نقل کالا روش جـاری شـده است و کاربرد آن در قراردادهای حمل عادی شده است.اینکوترمز نیز برای رفع هر گـونه ابـهام اقـدام به تعریف این اصطلاح نموده است و کلمه ترمینال را (1)-اتاق تجارت بین المللی همان مـأخذ؛دکـتر حسین خزاعی حقوق تجارت بین المللی. جلد اول قراردادها، ص 105 و بعد زیر چاپ.
(2)-نقش فـورواردر در حـمل و نـقل بین المللی.انتشارات کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی.
در وسیعترین مفهوم آن به کار گرفته اسـت.مـقصود از ترمینال حمل و نقل در قواعد حمل و نقل اتاق تجارت بین المللی ایستگاه راهـآهن 1 ، ایـستگاه حـمل 2 ، ترمینال یا محوطه کانتینر 3 ، ترمینال مختلط چند منظوره 4 و یا هر گونه محوطهای که به حـمل کـالا اخـتصاص یافته باشد، است.
در«تحویل به حمل کننده»بایع علاوه بر کالا، بـاید سـیاهه بازرگانی 5 و یا پیام الکترونیکی معادل آن و گواهیهای انطباقی که در قرارداد پیشبینی شده است، تهیه نماید، بـا هـزینه و مسئولیت خود پروانههای صدور و سایر مجوزهای رسمی را دریافت کند، تشریفات گمرکی مـورد نـیاز برای صدور کالا را انجام دهد و کلیه خـطرات فـقدان و خـسارت وارده بر کالا تا زمان تحویل را تـحمل نـماید.چگونگی تحویل کالا به این طریق است که بایع باید کالا را در تاریخ مـقرر و مـحل معین و یا زمان و مکان مـتعارف بـرای انجام چـنین مـنظوری تـحت نظارت حمل کننده و یا اشخاص دیـگری کـه از جانب مشتری نام برده شده است.تحویل دهد.به موقع مشتری را از قـرار دادن کـالا تحت نظارت حمل کننده، و یا احـتمالا خودداری حمل کننده از تـحویل گـرفتن کالا، مطلع سازد.هر گـونه قـصور در انجام این وظائف موجب عدم انتقال صحیح ضمان از عهده بایع بر عهده مـشتری و جـبران خسارت وارده است.
مسلما کالائی قـابل تـحویل اسـت که بازرسی، بـستهبندی، عـلامت گذاری شده باشد. هـزینه آن دسـته از عملیات بازرسی که برای تحویل کالا به حمل کننده ضروری است (اندازه، وزن، شمارش)از وظـائف بـایع است، ولی چنانچه مشتری بخواهد با اطـمینان بـیشتری کالا را تـحویل گـیرد، بـا هزینه خود میتواند اقـدام به بازرسی نماید.
در روشهای متفاوت حمل که«تحویل به حمل کننده»انجام مـیشود وجـوه افتراق نیز وجود دارد که عمدتا مـربوط بـه انـعقاد قـرارداد حـمل و بیمه است.
در روش حـمل FCA بـایع هیچ وظیفهای اجباری در خصوص قرارداد حمل ندارد.البته در صورتی که مشتری تقاضا نماید یا عرف تـجارت بـر آن بـاشد و مشتری دستوری مخالف آن نداده باز بایع مـیتواند قـرارداد حـمل را طـبق روش مـعمول بـا (1)-Railway terminal.
(2)-Freight station.
(3)-Cantainer or yard.
(4)-Multi purpose cargo Terminal.
(5)-Commercial invoice.
مسئولیت و هزینه مشتری منعقد نماید در مورد قرارداد بیمه بایع هیچ مسئولیت و وظیفهای ندارد.
برعکس در روش حمل به طریق Carriage Paide toCPT بایع موظف است به هزینه خود قرارداد حمل کالا را بـه نقطه تعیین شده در مکان مقصد تعیین شده با شرایط متداول، در مسیر معمول به روش متعارف منعقد نماید.در صورتیکه نقطهای مورد توافق قرار نگرفته باشد بایع میتواند در محل تعیین شده نقطه را کـه بـرای منظورش مناسبتترین است، انتخاب کند.
در این نوع روش حمل مثل مورد )Free Carrier(FCA بایع تعهدی در مورد بیمه کالا ندارد.
در حمل و نقل روش )Carriage and insurance Paid(cip بایع علاوه بر انعقاد قرارداد حمل به همان روش C.P.T، متعهد به انـعقاد قـرارداد بیمه به هزینه خود است.
جزئیات قرارداد بیمه در قرارداد اصلی بیع مورد توافق قرار میگیرد ولی از نظر اینکوترمز بیمه باید به نحوی انـعقاد یـابد که مشتری یا هر شـخص دیـگری که در بیمه کالا نفعی داشته باشد، بتواند مستقیما از بیمهگر خسارت بگیرد.قرارداد بیمه با بیمهگران یا شرکتهای بیمهای که حسن شهرت دارند منعقد مـیشود و حـداقل پوشش بیمه آن مطابق بـا شـرایط انستیتو بیمهگران لندن است.
چنانکه ملاحظه میشود افتراق روشهای حمل به طریق«تحویل به حمل کننده» در این است که، در روش حمل FCA بایع تعهد انعقاد قرارداد حمل و بیمه را ندارد در صورتیکه در روش حمل CPT بـایع مـتعهد به انعقاد قرارداد بیمه و قرارداد حمل به هزینه خود است.
در روش«تحویل در مرز»در قرارداد بیع نقطه معین در مرز گمرکی کشور همجوار تعیین میشود که بایع باید کالا را در آن نقطه تـحویل دهـد.تعهد بـایع وقتی به پایان میرسد که کالا را برای صدور از گمرک کشور خود ترخیص کند و در محل تعیین شده در اخـتیار مشتری گذارد.
سه اصطلاح DAF DDU DDP از اصطلاحات اینکوترمز سال 1990 به تـحویل کـالا در مـرز اختصاص داده شده است.
اصطلاح«مرز»کلی است و بنابراین برای هر مرزی از جمله مرز کشور محل صدور بـه کـار میرود، از طرف دیگر این اصطلاح اگر چه عمدتا در حمل از نوع راهآهن یا زمـینی مـورد اسـتفاده قرار میگیرد ولی در مورد مرز هوائی و دریائی نیز میتواند بکار گرفته شود.
در انواع مختلف روشهای حـمل«تحویل کالا در مرز»بایع باید کالا و سیاهه بازرگانی یا پیام الکترونیکی معادل آن را مـطابق قرارداد بیع تهیه و گـواهیهای مـطابقت دیگری که ممکن است قرارداد لازم بداند را آماده نماید، پروانهها، مجوزها، و تشریفات گمرکی را که مستلزم صدور کالا است به هزینه خود کسب نماید.اگر قرار بر عبور کالا از کشور ثالثی باشد بـایع تشریفات گمرکی ترانزیت کالا را انجام دهد.پرداخت هزینه حمل و انعقاد قرارداد مربوط به آن برای حمل کالا به نقطه تعیین شده از وظایف دیگر بایع است.پس از انجام این تشریفات کالا را بدون هـیچ اقـدامی در مورد بیمه، با مدارک تحویل مثل سند حمل یا پیام الکترونیکی معادل آن در محل تحویل تعیین شده در تاریخ و یا مهلت تصریح شده در اختیار مشتری بگذارد.هر گونه قصور در انجام این وظـائف مـوجب مسئولیت است.
در مورد«تحویل کالا در مرز»نیز اینکوترمز نقطهای را معین نموده است که محل تلاقی و تفکیک مسئولیتهای بایع و مشتری است.تا رسیدن به نقطه تحویل کلیه هزینههای مربوط بـه کـالا و حمل آن و هزینههای انجام تشریفات گمرکی لازم برای کالا و کلیه مسئولیتهای فقدان، معدوم یا خسارت دیدن کالا بر عهده بایع است.از آن نقطه به بعد بایع مسئولیتی در مورد کالا ندارد و بـا تـحویل صـحیح آن تعهدات او به پایان میرسد.هـمین نـقطه پایـان تعهدات بایع، نقطه آغاز تعهدات مشتری است.فقط در موردی تعهدات بایع یا مشتری بر حسب مورد به بعد یا قبل از نـقطه تـلاقی مـسئولیتها تسری داده خواهد شد که مرتکب قصور شده بـاشند.مـثلا بایع در بعضی از موارد موظف به تعیین تاریخ یا محل تحویل کالا و اطلاع به موقع آن به فروشنده است.حال اگـر در اثـر عـدم اطلاع به موقع مشتری خسارتی بر کالا تحمیل شد و یـا وسیله نقلیه دچار معطلی شد، پرداخت هزینه آن بر عهده بایع است.
موارد افتراقی که بین سـه روش حـمل«تـحویل کالا در مرز»وجود دارد بیشتر مربوط به نقطه تحویل کالا است کـه بـر حسب مورد در داخل کشور بایع بعد از ترخیص اما قبل از مرز گمرکی کشور همجوار، یا در کشور ورودی بـعد از عـبور از گـمرک و یا در نقطه معینی در داخل کشور وارد کننده انجام میشود.
تحویل کالا در هر نـقطهایکه انـجام شـود هزینههای مربوط به کالا تا نقطه تحویل را نیز متضمن است.این هزینهها علاوه بـر کـرایه حـمل و بستهبندی و علامت گذاری و غیره که رابطه وجودی با خود کالا دارند، شامل هزینههای مـربوط بـه معدوم شدن و یا خسارت دیدن کالا ینز میشود.
در روش حمل DAF وظیفه بایع در مـورد تـحویل کـالا هنگامی به پایان میرسد که کالا را برای صدور ترخیص کند و در نقطه و محل تعیین شـده در مـرز، اما قبل از مرز گمرکی کشور همجوار در اختیار گذارد.این اصطلاح بیشتر در حمل راهـآهن یـا زمـینی مورد استفاده قرار میگیرد و قابل انطباق بر هر نوع حمل دیگری نیز هست. در اینجا نـقطه تـلاقی وظائف و مسئولیتهای بایع و مشتری نقطه بین دو مرز کشور همجوار است.ممکن اسـت بـرای رسـیدن به این نقطه کالا لزوما از طریق کشور دیگری عبور کند.در این صورت هزینههای مربوط نـیز بـه عـهده بایع خواهد بود.با دادن مثالی موضوع روشنتر میشود:
فرض کنیم تاجر ایـرانی کـالائی را در فرانسه خریداری کرده باشد و در قرارداد استناد به روش حمل DAF مرز بازرگان نموده باشد.در این صورت تـاجر فـرانسوی پس از انجام همه تشریفاتی که مستلزم خروج کالا از فرانسه و ترانزیت آن از کشور های مـختلف اسـت، باید کالا را در مرز، پس از عبور و ترخیص کالا از گـمرک تـرکیه و قـبل از ورود به گمرگ ایران تحویل دهد.
نوع دوم«تـحویل در مـرز»DDU است که چنانکه گفتیم اختصار اصطلاح )Delivered Duty Unpaid(است.در این نوع روش حمل وظیفه بایع در مـورد تـحویل هنگامی به پایان میرسد کـه کـالا را در محل تـعیین شـده در کـشور ورودی در اختیار مشتری قرار دهد.بـایع بـاید پس از تهیه کالا طبق قرارداد و کسب پروانهها، مجوزها و تشریفات«گمرکی»قرارداد حمل رابـا حـمل کننده منعقد نماید.در تاریخ مقرر بـا قبول مسئولیتهای فقدان یـا خـسارت وارده بر کالا و پرداخت هزینهها در لحـظه تـحویل و اطلاع به موقع به خریدار و تهیه مدارک تحویل کالا را بازرسی و بستهبندی و علامت گـذاری کـند و پس از پرداخت هزینهها و انجام تشریفات«گـمرکی»خـروجی کـالا را در نقطه تعیین شـده در تـاریخ مقرر یا ظرف مـهلت مـقرر پس از عبور از مرز بدون پرداخت عوارض، مالیاتها و دیگر مخارج رسمی قابل پرداخت به هنگام ورود و بـا پرداخـت هزینه انجام تشریفات گمرکی مذکور در اخـتیار مـشتری قرار دهـد.
پرداخـت هـزینههای رسمی ورود کالا مثل عـوارض، مالیاتها و دیگر مخارج رسمی بر عهده مشتری است فقط همانطوریکه تصریح شد، هزینه انجام تـشریفات بـر عهده بایع است.مع هذا در قـراردادها گـاهی اصـطلاح DDU را بـا اضـافاتی بکار میبرند مـثلا:DDU VAT)named place of destination( کـاربرد این نوع اضافات حاکی از توافق طرفین بر تحمیل هزینههای رسمی و بعضی از مالیاتها مثل مالیات ارزش افزوده بـر بـایع اسـت.نتیجه اینکه اگر DDU بدون اضافاتی بکار گـرفته شـد تـعهد بـایع در خـصوص کـالا بدون پرداخت عوارض گمرکی و سایر مالیاتها و حقوق رسمی ورود کالا پایان میپذیرد.ولی اگر طرفین بخواهند پرداخت بعضی از هزینههای قابل پرداخت به هنگام ورود کالا را بر عهده بایع گذارند بـاید صریحا در قرارداد شرط نمایند.در مثالی که قبلا ذکر شد تاجر فرانسوی که کالائی را,DDU مرز بازرگان فروخته باشد، باید کالا را در داخل خاک ایران در مرز بازرگان بدون پرداخت عوارض مالیاتها و حقوق رسـمی ایـران و با پرداخت هزینه انجام این تشریفات و کلیه مخارجی که تا این لحظه بر کالا تعلق گرفته است، تحویل دهند.
بنابراین فرق بین DDU DAF در همین تحویل کالا در نقطه مرزی است. کـه در DAF قـبل از عبور از مرز ایران و در DDU بعد از عبور از مرز ایران انجام میشود.
سومین روش حمل«تحویل در مرز»عوارض پرداخت شده DDP)Delivered Duty Paid(است.مراد از این اصطلاح این است کـه وظـیفه بایع در مورد تحویل کالا هـنگامی بـه پایان میرسد که کالا را در محل تعیین شده در کشور ورودی با پرداخت همه هزینههائی که در بالا برای DDU متذکر آن شدیم و بر عهده گرفتن همان ضمان و تهیه هـمان مـدارک و اسناد در داخل کشور ورودیـ در مـحل تعیین شده در قرارداد تحویل دهد.در این نوع روش حمل عوارض و حقوق گمرگی و سایر هزینههای رسمی و غیر رسمی کالا بر عهده بایع است.
در مثال فوق تاجر فرانسوی که با تاجر ایرانی قـرارداد تـحویل DDP قزوین جلو کارخانه با آدرس مشخص منعقد نموده است، وظیفه بایع انجام نخواهد پذیرفت مگر اینکه کالا را جلو کارخانه مشخص شده در اختیار مشتری قرار دارد.
فرق این نوع روش حمل با روش حمل قـبلی در حـمل کالا از مـرز بازرگان به جلو کارخانه در قزوین است که به عنوان نقطه تحویل مشخص شده است.انتقال نقطه تـحویل کالا از مرز بازرگان به جلو کارخانه در قزوین متضمن پرداخت هزینه حـمل و قـبول خـطرات و مسئولیتها و هزینههای لازم برای انجام کار از طرف بایع است.
خلاصه اینکه از مقایسه این سه روش حمل تفاوت آن در میزان پیـشرفت بـه مقصد کالا دیده میشود که هر چه پیشرفت بیشتر انجام شد وظائف و حـدود مـسئولیت بـایع را سنگینتر و وسیعتر مینماید.
در حمل مرکب زمینی، هوائی، راهآهن و دریائی دو اصطلاح در دو نهایت، روش حمل قرار دارد، در روش حـمل 1 EXW به اختصار)EX Works(یعنی «تحویل در محل کار»کالا در کشور بایع و در محل کار او یا کـارخانه و یا انبار متعلق بـه او صـورت میپذیرد.در روش DDP تحویل کالا در نهایت دیگر یعنی در محل کار و یا در محلی در کشور خریدار کالا باید تحویل شود.
در اینکوترمز سال 1990 اصطلاحات شش گانه زیر به حمل و نقل از طـریق دریا اختصاص داده شده است:
1-FAS اختصار کلمات )Free alongside Ship(به معنی تحویل در کنار کشتی
2-FOB« «)Free on board(« « تحویل روی عرشه
3-CFR« «)Cost and Freight(« «هزینه کرایه حمل
4-CIF«)Cost insurance and Freight(« «کرایه حمل و بیمه پرداخت شده
5-DES« «)Deliverd EX ship(« «تحویل از کشتی 6-DEQ)Deliverd EX Quay(تحویل در اسکله
از این اصطلاحات سه اصطلاح CiF C.F.R,F.O.B که بـا هـم قرابت بیشتر دارند را در پاراگراف الف و سه اصطلاح دیگر را در پاراگراف ب مطالعه میکنیم.
(1)-«تحویل در محل کار»بایع Ex works اصطلاحی خنثی که در هر سه طریق حمل میتواند مورد استفاده قرار گیرد و یا برعکس به هـیچکدام از طـرق حمل هوائی، زمینی یا دریائی تعلق ندارد.بایع کالائی را در محل کار خود و یا انبار خود به فروش میرساند و مشتری برای حمل آن به مقصد که در خارج از کشور است طریق حـمل را انـتخاب میکند.
(2)-برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به:
Stevens''''Elements of mercatile Law ll''''Editcon London Butterworth
Co Ltd 0591 p.934.
قرابت سه اصطلاح C.I.F.,C.F.R.,F.O.B در این است که در هر سه اصطلاح تحویل کالا روی عرشه کشتی صورت میگیرد.
«تحویل روی عـرشه»بـه ایـن معنای است که وظیفه بـایع در مـورد تـحویل کالا هنگامی به پایان میرسد که کالا در بندر محل تعیین شده از نرده کشتی گذشته باشد.
در این نوع روشهای حـمل بـایع بـاید کالا و سیاهه تجارتی یا پیام الکترونیکی معادل آن را بـا گـواهی انطباق کالائی که تحویل خواهد شد بر کالای موعود تهیه کند. پس از بازرسی کیفیت و کمیت پروانهها صدور و یا دیگر مـجوزهائی کـه بـرای صدور کالا لازم است را بگیرد.انجام تشریفات گمرکی برای صدور و هـزینه آن نیز به عهده اوست.
پس از تهیه کالا و حل کلیه مشکلات مربوط به صدور آن به نحوی که توضیح داده شد، کـالا را در تـاریخ مـقرر و یا ظرف مهلت معین روی عرشه کشتی که از جانب مشتری تعیین شـده اسـت، طبق عرف بندر بارگیری تحویل دهد.به موقع مشتری را از تحویل کالا مطلع سازد تا او بتواند مـقدمات تـحویل گـرفتن کالا را آماده نماید.
تحویل کالا توأم با اسنادی است که آن اسـناد مـتداول را نـیز برای مشتری تهیه خواهد کرد.در روش حمل«تحویل روی عرشه»نقطه تلاقی مسئولیتها و وظایف بایع و مـشتری عـبور کـالا از نرده کشتی است.تا رسیدن کالا به نقطه تحویل یعنی نرده کشتی کلیه هـزینههای مـربوط به کالا و حمل آن و هزینههای انجام تشریفات گمرکی لازم برای صدور کالا و ارزش اسناد و مدارک لازم بـر عـهده بـایع است.او ضمان فقدان و یا معدوم یا خسارت وارد آمدن بر کالا نیز است.از آن نقطه بـه بـعد، یعنی از لحظه عبور از نرده کشتی بایع هیچ مسئولیتی در مورد کالا ندارد و با تـحویل صـحیح آن مـسئولیت بایع (2)-برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به:
Paris de Bollgariere,Antion,Maunel du Commerce internationale. tome III 2691 Etude Particuliere de la vente C.I.F.
در مورد تحویل کالا به پایان میرسد و انتقال ضـمان انـجام میشود.
این نقطه پایان تعهدات بایع، نقطه آغاز تعهدات مشتری است و فـقط در مـوردی تـعهدات بایع و مشتری بر حسب مورد به بعد یا قبل از گذشتن کالا از نرده کشتی تسری خـواهد یـافت، کـه در انجام وظائف قصور ورزیده باشند.به عنوان مثال در بیع با روش حمل F.O.B مـشتری بـاید نام کشتی، نقطه بارگیری، و زمان مورد نیاز برای تحویل را به موقع به بایع اطلاع دهد.حـال اگـر در نتیجه قصور مشتری، یا کشتی تعیین شده به موقع وارد نشود، یا زودتـر یـا دیرتر از آن موقع وارد شود و در نتیجه کشتی دچار مـعطلی در بـندر گـردد مشتری با وجود اینکه کالا هنوز از نـرده کـشتی نگذشته است، مسئول پرداخت هزینه معطلی کشتی و سایر هزینهها خواهد بود. برعکس چـنانکه بـایع در تهیه مدارک تعلل ورزیده بـاشد و در نـتیجه آن خـسارتی مـتوجه کـالا یا هزینههای حتی بعد از عبور کـالا از نـرده کشتی ایجاد شود، پرداخت هزینه به عهده خود او خواهد بود ولو اینکه کـالا از نـرده کشتی گذشته باشد.
در این انواع روش حـمل نیز بایع و مشتری عـلاوه بـر تعهد اصلی که تحویل کـالا و پرداخـت ثمن است باید کلیه مدارک لازم برای صدور یا ورود کالا را از کشور خود و یا بـه کـشور خود بر حسب مورد تـهیه نـماید.
در روشهای حـمل«تـحویل روی عرشه»موارد افتراقی نـیز وجـود دارد که عمدتا مربوط به همان قرارداد حمل و بیمه است.
در بیع با روش حمل F.O.B بایع بـا انـجام نکاتی که ذکر آن گذشت و تحویل کـالا روی عـرشه کشتی، بـا عـبور کـالا از نرده کشتی وظیفه خـود را در مورد تحویل کالا به پایان میرساند و هیچ وظیفهای در مورد قرارداد حمل و بیمه ندارد، مشتری بـرای حـمل کالا اقدام بر انعقاد قرارداد کـرده اسـت و کـشتی را او بـا هـزینه خود برای بـارگیری فـرستاده است.
در روش حمل C.F.R(هزینه کرایه حمل)بر خلاف روش حمل F.O.B بایع نه تنها به تحویل کالا روی عرشه کـشتی بـه نـحوی که بیان شده است، بلکه باید بـه هـزینه خـود قـرارداد حـمل کـالا به بندر مقصدتعیین شده را با شرایط متداول و در مسیر معمول، با نوعی کشتی دریائی که معمولا برای حمل کالای موضوع قرارداد به کار میرود، منعقد نماید.
در مورد روش حـمل F.O.B خصوصیات کشتی برشمرده نشده است و مشتری آزاد است که هر نوع کشتی که خواست برای حمل کالائی که متعلق به اوست ارسال دارد ولی در صورتیکه کشتی قادر به بارگیری کالا نباشد و از این بـابت ضـرری متوجه کالا یا کشتی شود خود مسئول آن خواهد بود.برعکس در مورد روش حمل به C.F.R نظر به اینکه بایع باید با هزینه خود قرارداد حمل را منعقد نماید، خصوصیات کشتی برشمرده شـده اسـت تا ایجاد اختلاف نکند.کشتی باید متعارف و در مسیر معمول حرکت کند و برای حمل کالای موضوع قرارداد مناسب باشد.قابل تذکر اینکه در این روش حـمل C.F.R وظـیفه بایع نسبت به نوع قـبلی F.O.B سـنگینتر است و علاوه بر وظائف معمولی در روش F.O.B باید به انعقاد قرارداد حمل با هزینه خود اقدام نماید.
در سومین نوع روش حمل«تحویل روی عرشه»یعنی CiF«هزینه، بیمه و کـرایه حـمل»وظائف بایع علاوه بـر آنـچه که در کلیات برشمردیم انعقاد قرارداد حمل مثل مورد روش F.O.B(فوب)و مضاف بر آن بیمه دریائی است.یعنی باید کالا را در مقابل خطراتی که متوجه آن است، چه از نظر فقدان و یا خسارت بیمه دریائی نـماید.
نـحوه بیمه«استانداردی»که اتاق تجارت بین المللی پیشبینی نموده است را متذکر شدیم ولی نظر به اهمیت مطلب تکرار دوباره آن ملالآور نیست.
در روش حمل CiF بایع به هزینه خود قرارداد بیمهای با بیمهگران یـا شـرکت بیمهای کـه حسن شهرت داشته باشد منعقد مینماید 1 .میزان آن حداقل پوشش بیمهای«شرایط انستیتو بیمهگران لندن» 2 است مگر ایـنکه در قرارداد به گونه دیگری توافق شده باشد.مدت پوشش بعد از شـروع سـفر دریـائی تا ورود کالا به بندر مقصد است.این نوع بیمه اجباری است و هزینه آن بر عهده بایع است.ولی در صـورتیکه مـشتری تقاضا نماید، بایع به هزینه مشتری کالا را در مقابل خطراتی خارج از موضوع بیمه دریـائی مـثل:جـنگ، اعتصابات، شورشها و اغتشاشات، بیمه مینماید.
در روش حمل CiF باز وظیفه بایع نسبت به دو روش قبلی سنگینتر است و عـلاوه بر انعقاد قرارداد حمل به هزینه خود به نحوی که در روش حمل وجو داشـت، میبایست کالا را در مقابل خـطرات بـیمه کند.بنابراین حدود وظائف بایع در روش حمل )FOB(به حداقل و در روش حمل CiF به حداکثر میرسد.
(1)-حقوق و عملکرد تجارت بینالمللی کلیوام-اشمینتف چاپ 1990 ترجمه دکتر حسین خزاعی جلد دوم ص 560 و بعد.
(2)-مجموعه شرایط بیمههای باربری-کـلوزهای جدید و قدیم، انتشارات کمیته ایرانی اتاق بازرگانی بین المللی.
این تقلیل مسئولیت مشتری و افزایش مسئولیت بایع در روشهای«تحویل در بندر مقصد»نیز ادامه مییابد.
در دو نوع روش حمل کالا از طریق دریـا تـحویل در بندر مقصدانجام میشود. 1-تحویل از کشتی DES Delivered Ex ship مراد از«تحویل از کشتی»این است که وظیفه بایع در مورد تحویل کالا هنگامی به پایان میرسد که کالا را قبل از ترخیص برای ورود، در بندر مقصد تعیین شده، رویـ عـرشه کشتی در اختیار مشتری قرار دهد.
بایع موظف است کالا را طبق قرارداد بیع تهیه، پروانهها، مجوزها، تشریفات صدور کالا را فراهم و هزینههای ضروری تا زمان تحویل را پرداخت و با اسناد حمل یـا پیـامهای الکترونیکی معادل آن پس از بازرسی و بستهبندی و علامت گذاری در تاریخ مقرر و ظرف مهلت تصریح شده بر روی عرشه کشتی تحویل دهد.در این نوع روش حمل نیز انعقاد قرارداد حمل توسط و به هزینه بـایع انـجام مـیشود.شرایط تحویل طوری است کـه امـکان انـتقال کالا از کشتی توسط تجهیزات تخلیهای وجود داشته باشد.پس از حرکت کشتی بایع باید مشتری را از زمان تقریبی ورود کشتی مطلع سازد.
آنچه این نـوع روش حـمل را از سـه روش قبلی حمل دریائی تفکیک میکند، لحظه تحویل کـالا اسـت که در آنجا لحظه عبور از نرده کشتی در بندر مبداء بود و در اینجا عرشه کشتی قبل از ترخیص در بندر مقصد است.
در این نـوع روش حـمل بـایع در مورد بیمه مسئولیتی ندارد و چنانچه مشتری خواست خود میتواند اقـدام به بیمه کالا نماید در غیر اینصورت خطرات احتمالی را باید بپذیرد.
2-تحویل در اسکله Delivered Ex Quay DEQ مراد از«تحویل در اسکله»آن است که بـایع بـاید کـالا را در اسکله(بارانداز) بندر مقصد تعیین شده برای ورود ترخیص کند و در اختیار خـریدار قـرار دهد.در قرارداد بیع که استناد به«تحویل در اسکله»میشود، بندری در مقصد تعیین میشود تا بایع کـالا در آنـجا تـحویل دهد.در این صورت بایع کلیه مسئولیتها و هزینه شامل عوارض، مالیاتها و سایر مـخارج تـحویل کـالا را تا ورود به محل تقبل میکند.ولی اگر توافق کند که مشتری کالا را ترخیص کـند و عـوارض را بـپردازد، باید عبارت «عوارض پرداخت نشده»duty Unpaid را به جای عبارت«عوارض پرداخت شده» duty Paid به کار گـیرند.بـه همین ترتیب امکان معافیتبایع از پرداخت هزینه های دیگری وجود دارد.مالیات ارزش افزوده اغلب مـحل بـحث اسـت و در صورت معافیت بایع از پرداخت آن عبارت VAT Unpaid Delivered ex Quay به کار گرفته میشود 1 .
فرق بین این روش حمل«تـحویل در اسـکله»با روش قبلی«تحویل از کشتی» همانطوریکه ملاحظه شد در نقطه تحویل کالا است که بـرای بـایع هـزینه اضافی بدنبال دارد.
بنابراین در روش حمل دریائی حداقل مسئولیت بایع در روش FAS «تحویل در کنار کشتی»در بندر مبداء و حداکثر آن در DEQ«تـحویل در اسـکله» بندر مقصد است.
نتیجه-روشهای حمل کالا در تجارت بین المللی توسط اتـاق تـجارت بـین المللی بطریق منطقی سازمان داده شده است.به نحوی که چه در اصطلاحات قابل انطباق بر انـواع مـختلف حـمل(زمینی، هوائی، راهآهن و دریائی و مرکب)و چه در اصطلاحات مخصوص حمل دریائی به هـر انـدازه که از نقطه تحویل کالا از مبداء به طرف مقصد پیش میرویم تعهدات بایع سنگینتر و تعهدات مشتری سـبکتر مـیشود.
در دو اصطلاح حرکت از مبداء که در رأس هر گروه از اصطلاحات قابل انطباق در انواع مختلف حـمل و اصـطلاحات مخصوص حمل دریائی قرار دارد، تعهدات بایع و مـشتری تـقریبا یـکسان است.
در روش حمل کالا به طریق)EXW(تعهد بـایع تـحویل کالا در کارخانه یا محل کار خودش است، به همین ترتیب در روش حمل دریائی FAS بـایع کـالا را در کنار کشتی در کشور خود تـحویل مـیدهد.
در دو اصطلاح ورود بـه مـقصد کـه در انتهای هر یک از دو گروه از اصطلاحات قـابل انـطباق بر انواع مختلف حمل و اصطلاحات مخصوص حمل دریائی قرار دارد باز تعهدات مـشتری و بـایع یکسان است.
در روش حمل کالا به طـریق DDP بایع کالا را در محل تـعیین شـده در کشور متشری تحویل میدهد و بـه هـمین طریق در روش حمل دریائی Ex ship بایع کالا (1)-VAT Value added tax.
را در خارج از کشتی پس از حمل به مقصد تحویل میدهد.
عـلاوه بـر این نظم منطقی درونی، قـواعد ایـنکوترمز از نـظر اقتصادی نیز مـنطبق بـر قواعد عرضه و تقاضا کـالا تـنظیم شده است.
هر چه تقاضای کالا بیشتر و عرضه آن کمتر باشد انتخاب اصطلاح مورد نـظر بـرای حمل کالا به مبدأ حرکت نـزدیکتر خـواهد بود، در ایـنگونه مـوارد نـظر به نیازی که مـشتری به کالا دارد حاضر خواهد شد، هزینه حمل، خطرات، کرایه و سایر مخارج رسمی و غیر رسمی را پرداخـت نـماید تا نیاز خود را برآورد.در جهت عـکس هـر چـه تـقاضای کـالا کمتر و عرضه آن بـیشتر بـاشد بینیازی مشتری به کالا و نیاز بایع به فروش موجب خواهد شد تا بایع برای فروش کـالا حـاضر بـه قبول هزینه حمل، خطرات، کرایه و سایر مـخارج رسـمی و غـیر رسـمی گـردد و بـنابراین اصطلاح به مقصد نزدیکتر خواهد بود